زنان در آثار چخوف: از ستیز تا ستایش

نوع مقاله : کرسی ترویجی

نویسنده

گروه زبان روسی، دانشگاه علامه طباطبائی

10.22054/ijdli.2023.19939

چکیده

چخوف در جایگاه نویسنده‌ای واقع‌گرا می‌کوشید تا در داستان‌هایش تصویری دقیق و صادقانه از واقعیت موجود جامعه و عصر خویش را در قالب سوژه‌های داستانیِ ساده با استفاده از شخصیت‌ها و صحبت‌های معمول و بی‌پیرایة میان آن‌ها ارائه دهد. او از نگاه‌های فرمالیستی رایج در میان نویسندگان آن زمان دور بود؛ و خلاصه‌گویی و ایجاز و درعین‌حال، بیان مفاهیم عمیق انسانی و زندگی بشری، آثار او را در ادبیات جهان ماندگار ساخته است. درخصوص نگاه چخوف به زنان، برخی منتقدان او را نویسنده‌ای با اندیشه‌های زن‌ستیزانه قلمداد می‌کنند و حتی، ازدواج دیرهنگام او را دلیلی روشن بر مدعای خویش می‌خوانند. در این جُستار برآنیم تا به‌شیوة تحلیلی-توصیفی و با بررسی سیمای زنان در داستان‌های چخوف، نوع نگاه او را به زن و نقش زن در خانواده و جامعه دریابیم. بدین‌منظور، پنجاه داستان از سه دورة ابتدایی، میانی و متأخر نویسندگی چخوف با محوریّت و موضوع زنان را برگزیدیم. بررسی‌ها نشان داد که زنان داستان‌های چخوف از زنان منفعل و بی‌عرضة آثار ابتدایی به زنان پیشرو و متفکر دورة متأخر تحول می‌یابند، اما آنچه مشهود است دیدگاه واقع‌گرایانه و تا حدی سنّتی نسبت به زن در آثار چخوف است. آنجا که باید زن را ستوده و آنجا که باید به ستیز با او برخاسته و همة زنان آفریدة چخوف در داستان‌هایش، مانند هر نویسندة روس رئالیست دیگری در آن دوران، شخصیت‌هایی عینی و برگرفته از واقعیت جامعة هم‌عصر نویسنده هستند و رویکرد چخوف در خلق سیمای زنان کاملاً با رویکرد اجتماعی و گاه سیاسی آن روزگار هم‌خوانی دارد.

کلیدواژه‌ها