موانع روش‌شناسانه مؤثر بر توسعه نظریه‌پردازی در مردم‌سالاری دینی

نوع مقاله : کرسی ترویجی

نویسنده

گروه علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبائی

10.22054/ijdli.2018.19916

چکیده

استفاده نامناسب و نابجا از روش ما را از ساحت نظریه‌پردازی دور می‌کند. این بحثِ بی‌روشی یا ضد‌روشی که توسط معدودی از فلاسفه مطرح می‌شود مبنای مناسبی در حوزه ساحت نظریه‌پردازی در نظام مردم‌سالاری دینی نمی‌تواند باشد.
شناخت و آگاهی بدون‌روش به‌دست نمی‌آید. سر‌زدن به پهنه دانش، تلاش برای درک‌ هستی و شناخت انسان و روابط فردی و اجتماعی او، از زاویه روش‌های علمی از نظمی خاص برخوردارند و ضرورت پرهیز از آشفتگی فکری و پراکنده‌نویسی نیاز به شناخت روش‌ها را مضاعف می‌کند در این مقاله سعی بر آن است تا درچارچوب اندیشه سیاسی مردم سالاری دینی  ( مبتنی بر عقلانیت ،معنویت وعدالت )  و با تأکید بر روش استنباطی و پرسشگری از نخبگان به سؤال اصلی مقاله که ناظر بر موانع مهم روش شناسانه توسعۀ نظریه‌پردازی در مردم‌سالاری دینی است پاسخ داده شود. فرضیه‌  این مقاله نیز عبارت است:
 مهم‌ترین موانع روش‌شناسانه توسعۀ نظریه‌پردازی در مردم‌سالاری دینی ابهام و فاصله در حوزۀ تفکر و ساحت سیاست، کژتابی در کاربست روش در عرصۀ نظریه‌پردازی، مغالطه‌گری در روش‌شناسی و آشفتگی در مفاهیم علمی، اجتماعی و سیاسی  می باشد.

کلیدواژه‌ها